برای بیش از 54سال و در جایی که برندهای بزرگی چون جگوار، بامو و کادیلاک آمدهاند و رفتهاند، مرسدس بنز SL همواره پادشاه خودروهای کانورتیبل لوکس بوده است، خودرویی که نام برندش را به تازگی در این سگمنت به نمایش نگذاشته و مدت زمان بسیاری است که مدال افتخار پر زرق و برقی برای مالکش بوده است!
اما در آن سوی میدان یک تازه وارد از برندی کهن، مرسدس را به چالش کشانده است! سرانجام فراری نیز در مقابل تب شدید بازار برای یک خودروی موتور جلو V8 با سقف هاردتاپ سر تعظیم فرود آورد و مدل کالیفرنیا را روانه بازار کرده است. خودرویی که از طرح کلی آخرین نسل مرسدس SL یعنی یک سقف هاردتاپ و یک جعبه دنده اتوماتیک فوق سریع بهره میبرد.
در واقع فراری مدل کالیفرنیای خود را به عنوان برادر ارزان قیمت گرندتورر (GT) های 599GTB و Scaglietti 612 معرفی کرده است تا مدل F430 خود را همچنان به عنوان یکه تازی جدا نگه دارد اما با وجود این کالیفرنیا با قیمت پایهای برابر با 197 هزار و 350 دلار تنها 22 هزار و 810 دلار از مدل کانورتیبل F430 اسپایدر ارزانتر است!
به هر حال با وجود آنکه رقبای بسیاری در این سگمنت وجود دارند، ما به سراغ این دو خودرو رفتیم تا رو در روی یکدیگر رقابتی نفس گیر را شروع کنند، رقابت تازه واردی برای عرض اندام در مقابل اسطورهای قدرتمند!
مرسدس بنز SL63AMG در سال 2009 از یک طراحی دگرگون شده به ویژه در بخش جلو، یک پیشرانه 6.2 لیتری V8 بهینه سازی شده و یک جعبه دنده دو کالچه با تعویضهای فوق سریع (بدون مبدل گشتاوری) بهرهمند شده است البته مدل SL65AMG با قیمت پایهای برابر با 198 هزار و 175 دلار ممکن است از نظر قیمتی نزدیکتر به کالیفرنیا باشد اما قدرت موتور سرسامآور پیشرانه تویین توربوی V12 آن در مقابل خود، بچه موتور 453 اسب بخاری فراری را خواهد دید!
در نتیجه انتخاب مدل SL63 باوجود قیمت بسیار کمتر نسبت به کالیفرنیا با پیشرانهای به قدرت 518 اسب بخار بسیار منطقی تر به نظر می رسد. به هر حال بر روی کاغذ دو خودرو پابهپای یکدیگر پیش میروند که البته بعد از سپری کردن دو روز با آنها این مساله همچنان ادامه مییابد و هیچیک از دو خودرو برتری شاخصی بر دیگری ندارد و انتخاب برنده میان آن دو همانند پس دادن کلیدهایشان پس از پایان آزمایش بسیار مشکل بود!
مقام دوم: مرسدس بنز SL63 AMG مدل 2009
نسل سابق SL که به طور رسمی در سال 2002 روانه بازار شد به همراه فیس لیفتها و به روز رسانیهایی که در بخشهای مختلف آن انجام شده، همچنان ظاهری تازه و بسیار جذابی را به نمایش می گذارد اما به هر حال بعد از گذشت هفت سال، ظاهر آن با وجود فیس لیفت بسیار جسورانه و مسخ کننده بخش جلو خودرو، اسپویلرها و گلگیرهای عضلانی که تمایز مدلهای AMG را از انواع معمولی آن نمایان می کنند، بسیار آشنا به نظر میرسد.
مرسدس SL63 با قیمت پایهای برابر با 138 هزار و 475 دلار ارزانترین مدل از بین سریهای مختلف SL شامل SL63 ،SL65 و SLهای Black series است. این مدل که ضعیفترین مدل در بین سه مدل فوق هم است، دارای قدرت موتوری برابر با 518 اسب بخار و گشتاوری برابر با 465 پوندفوت است که همانند تمامی دیگر مدلهای AMG صدای گوشنواز و خشنی را از اگزوزهایش خارج می کند.
این مدل تنها مرسدسی است که با سیستم launch control عرضه می شود. برای شروع حرکت و درك هیجان وصفناپذیر این مرسدس تنها باید سیستم کنترل پایداری را در وضعیت اسپرت قرار دهید، پدال ترمز را تا انتها فشار داده، دسته دنده را با اندك فشاری در جهت عقربههای ساعت به سمت پایین بکشید و حالت دستی را انتخاب کنید و پس از فشار دادن paddle shifter سمت راست از روی فرمان، پدال گاز را تا انتها فشار دهید (!) و وقتی دور موتور به چهار هزار دور در دقیقه رسید، پدال ترمز را رها کنید تا مرسدس همانند موشکی با اندکی هرزگردی چرخهای عقب از جای خودکنده شود.
همچنین تا وقتی پدال گاز را تا انتها فشار دهید، با رسیدن دور موتور به محدوده قرمز، دندهها به صورت اتوماتیک عوض میشوند. نتیجه این از چله رها شدن، شتاب صفر تا 96 کیلومتری برابربا چهار ثانیه و طی مسافت 400 متر در عرض 12.5 ثانیه با بیشترین سرعت 185 کیلومتر در ساعت است!
البته با وجود چنین ارقامی مرسدس کمی کندتر از فراری عمل میکند که با وجود نسبت نیرو به وزن بهتر آن دلیل چنین مسالهای را تنها میتوان در تعویضهای طولانیتر آن جست وجو کرد ولی لازم به ذکر است که این SL نسبت به نسل قبلی خود 0.4 ثانیه سریعتر شده است. مرسدس برای توقف کامل از سرعت 112 کیلومتر درساعت به 48 متر مسافت نیاز دارد که دو متر یشتر از مسافت لازم برای توقف فراری است. دلیل قیمت گران این مرسدس را میتوان در سرعت محدود شده به 300 کیلومتر در ساعت (به جای 250 کیلومتر در ساعت)، دیفرانسیل لغزش محدود، رینگهای آلیاژی فورج کاری شده و سیستم تعلیق اسپرت دانست. البته نباید توانایی تحمل شتاب جانبی 0.9g آنرا نیز که تقریبا برابر با فراری کالیفرنیا است، از نظر دور داشت!
با نگاه کردن به اعداد و ارقام به دست آمده پیداکردن تفاوتی میان SL63 و کالیفرنیا بسیار مشکل به نظر میرسد. هر دو خودرو از دیدگاه راننده، تعویضهای بسیار سریع و تندوتیزی را در حالت دستی دارند و شاید بزرگترین تفاوت آنها اهرمهای تعویض موجود بر روی فرمان مرسدس و اهرمهای عمودی کالیفرنیا باشد. گشتاور 65 پوندفوتی مرسدس دورگیریهای فوق العاده راحتی در دورهای پایین موتور ایجاد میکند که در نتیجه آن با اندك فشاری به پدال گاز در هر دور موتوری شما با نیرویی چندبرابر فراری به صندلیهای خود فشرده میشوید!
در تعقیب و گریزهای اتوبان و مانورهای تندوتیز، مرسدس SL63AMG با پایداری بسیار مناسب بدون شک شما را به وجد خواهد آورد و با وجود آن که ممکن است در بعضی پیچها و یا دورهای تند سنگینی خودرو را احساس کنید، به دلیل فرمان و سیستم تعلیق خوب، آنرا نادیده خواهید گرفت! در جزییات نیز مرسدس بدون شک نمونه ناب یک خودروی سلطنتی است!
صندلیهای گرم و سرد شونده، با قابلیت ایجاد لایهای از هوای گرم در روزهای سرد از پشت گردن به همراه ارگونومی بینظیر فضای داخل، همگی شاهکاری در هنر به حساب میآیند. در مجموع مرسدس همان خودروی بسیار ویژه در بالای فهرست این سگمنت از خودروها باقی می ماند و دلیل دوم شدن آن تنها کمی ویژه بودن فراری است که باعث میشود تا در اینجا بالای مرسدس قرار گیرد.
مقام اول: فراری کالیفرنیا مدل 2009
بزرگترین مشکل کالیفرنیا در طراحی نمای عقب آن است، جاییکه به خاطر قرار گرفتن تمامی تجهیزات لازم برای بسته شدن سقف هارد تاپ کمی ارتفاع آن زیاد شده و با وجود آنکه از نمای کناری و یا به اصطلاح Side view ظاهری شکیل و کلاسیک را ایجاد کرده اما با نگاه مستقیم به رخ عقب آن، طراحی این بخش را کمی گنگ و نه چندان دلچسب مییابید.
همچنین علاوه بر چراغهای عقب گرد فرو رفته در بین خطوط بخش عقب بدنه که فرم سادهای را نیز به وجود آوردهاند، لوله های اگزوز نیز همانند لکسوس IS-F تزیینی هستند و با لولههای اگزوزی که در پشت خود پنهان کردهاند هیچ اتصال فیزیکی ندارند اما در هر شهر و روستایی از ایالت باوریا (محل تست این دو خودرو) که از آن عبور میکردیم، عده بسیاری به کالیفرنیا خیره میشدند و هیچ یک از مسایل فوق نمیتوانست مانع این خیرهشدن شود!
پیشرانه 4.3 لیتری V8 کالیفرنیا بسیار به پیشرانه فراری F430 شبیه است و تنها تغییرات ابتدایی همچون سیستم تزریق مستقیم سوخت و کاهش محدوده قرمز دور موتور به هشت هزار دور در دقیقه در آن اعمال شده است. در نتیجه این تغییرات قدرت پیشرانه به میزان 30 اسب بخار نسبت به F430 کاهش یافته و برابر با 453 اسب بخار شده اما گشتاور به میزان 15 پوند فوت افزایش یافته و به 358 پوندفوت رسیده است. کالیفرنیا 75درصد این گشتاور را از دو هزار و 250 دور در دقیقه در اختیار راننده قرار میدهد البته تنها زمانی که از حالت اتوماتیک جعبه دنده استفاده کنید به چنین دور موتورهایی دست خواهید یافت.
در این خودرو تعویض کردن دستی دندهها بسیار منطقیتر و بهتر است و مانع هدر رفتن نیروی موتور میشود. در هنگام تعویض دندهها صدایی شبیه به شلیک شاتگان از اگزوزهای فراری شنیده میشود که با توجه به آن و صدای کلی اگزوزها، صدای SL63 همچون وزوزی بیش به نظر نمیرسد! نکته دیگر نیز ترمزهای سرامیک کربنی آن هستند. این ترمزها هنگامی که سرد باشند عملکرد فوقالعاده پایینی دارند که به خصوص در ترافیکهای شهری بسیار آزاردهنده میشوند.
همانند مرسدس،در فراری نیز سیستم launch control را میتوان با فشار دکمهای از کنسول میانی فعال کرد و تا زمانی که پدال گاز را تا انتها فشار دهید، تعویضها به صورت اتوماتیک انجام میشود. فراری در حرکت از حالت سکون هرزگردی بیشتری نسبت به مرسدس دارد و 96 کیلومتر در ساعت را در 3.9ثانیه به دست میآورد. در مسافت 400 متری، فراری 0.2 ثانیه سریعتر از مرسدس است که این پیشتازی در کسب سرعت 240 کیلومتر در ساعت به 0.5 ثانیه میرسد.
همان طور که در ابتدا نیز اشاره کردیم، اعداد بسیار به هم نزدیک هستند و جایی که فراری برتری خود را نشان میدهد، بدون شک جزییاتی مانند واکنش دقیق پیشرانه به فشار وارده به پدال گاز، شتابهای خطی و بدون وقفه و عملکرد پدال ترمز است که نیروی لازم برای توقف در هر فاصلهای را به بهترین نحو ممکن فراهم میآورد. تعویضهای جعبه دنده نیز تاخیرهای بسیار کمی دارد و حتی فرمان خودرو نیز دقت میلیمتری داشت (هر چند در ابتدا اینگونه به نظر نمیرسد و فرمان بسیار سبکتر از آنچه باید باشد عمل می کند).
در مجموع فراری کمی نرمتر از مرسدس است و سیستم تعلیق آن اسپرتی مرسدس را ندارد. هر چند پایداری آن در سر پیچها بسیار خیرهکننده و خوب است اما سیستم تعلیق آن در مقابل سیستم تعلیق فعال مرسدس کمی ضعیفتر بهنظر میرسد البته شاید بتوان فراری را برای مسافرتهای طولانی بهتر از مرسدس یافت چرا که در مسافتهای طولانی سیستم تعلیق مرسدس ممکن است کمی خشک به نظر برسد.
در داخل فراری لوکس و اعیانی بودن را به نمایش می گذارد که هنر طراحی آن کاخهای مجلل و فوق مدرن امروزی را به چالش می کشاند، هر چند تجهیراتی همچون صندلیهای برقی و کروز کنترل هم در این خودرو به صورت سفارشی نصب خواهند شد! در این میان شاید وجود سیستم ناوبری به صورت استاندارد از نکات بحث برانگیز این خودرو باشد!
از این نکات که بگذریم، در فراری کالیفرنیا چرم دست دوز در سرتاسر کابین به چشم میخورد و رنگ بندی و طراحی بخشهای مختلف کابین خودرو در کنار فرم مدرنی که دارند، یادآور کنسولهای کلاسیک هستند که همین مساله زیبایی آنرا دوچندان کرده است. صندلیهای عقب تنها فضای لازم برای صندلی کودك را دارند و بزرگ سالان نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
در خاتمه باید گفت، همیشه مسائلی همچون کسب مقام و منزلت در بین مشتریان و محبوب شدن بسیار پیش و پا افتادهتر از آن بودهاند که فراری بخواهد نگران آنها باشد اما بدون هیچ اغراقی کالیفرنیا، خودرویی برای استفاده روزمره است که لوکس و تشریفاتی بودن آن سر به فلک کشیده و همچنین تواناییهای حرکتی آن نیز مانند هر فراری دیگری بدون بحث است! خودرویی که بدون شک رقیب بسیار سرسختی برای مرسدس SL خواهد بود.